×
×
جدیدترین‌‌ها

سیاست یک بام و دو هوا در خدمت منافع آمریکا

  • کد نوشته: 118919
  • ۲۴ بهمن ۱۴۰۳
  • در یک اقدام جنجالی که واکنش‌های مختلفی را در سطح جهانی به دنبال داشته، گوگل از دیروز نام «خلیج مکزیک» را به «خلیج آمریکا» تغییر داد.
    سیاست یک بام و دو هوا در خدمت منافع آمریکا

    به گزارش نخست نیوز،

    ؛در یک اقدام جنجالی که واکنش‌های مختلفی را در سطح جهانی به دنبال داشته، گوگل از دیروز نام «خلیج مکزیک» را به «خلیج آمریکا» تغییر داد. این تغییر نام که به نظر می‌رسد با اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا مرتبط باشد، در پی نظرات وی درباره کانال پاناما و روابط با مکزیک صورت گرفته است.

    این اقدام که علاوه بر جنبه جغرافیایی، از نظر سیاسی پیچیدگی‌هایی به همراه دارد، سؤالات مهمی را درباره نقش شرکت‌های بزرگ فناوری در تغییرات بین‌المللی مطرح می‌کند. در حالی که تغییر نام مکان‌های جغرافیایی نیازمند تأیید و موافقت مجامع بین‌المللی است، این تغییر از سوی گوگل بدون موافقت نهادهای بین‌المللی انجام شده است.این تغییر نام در شرایطی صورت می‌گیرد که ترامپ در گفت‌وگویی با اشاره به معادن و فلزات کمیاب اوکراین، از این کشور خواسته منابع خود را در ازای دریافت سلاح‌های پیشرفته‌تر از آمریکا به واشنگتن تحویل دهد. این درخواست که به نوعی با وعده‌های پیشین ترامپ مبنی بر پایان دادن به جنگ اوکراین و روسیه مغایرت دارد، نشان‌دهنده تغییراتی در راهبردهای وی به نفع منافع نظامی و اقتصادی آمریکاست. این سیاست‌ها نه تنها به تشدید جنگ میان اوکراین و روسیه دامن می‌زند، بلکه ممکن است سبب گسترش بحران و تشدید تنش‌های بین‌المللی شود. به‌نظر می‌رسد ترامپ با تلاش برای تصاحب معادن کمیاب اوکراین، در پی دسترسی به تسلیحات پیشرفته‌تر برای کی‌یف است تا از این طریق قدرت نظامی آمریکا را افزایش دهد. این رویکرد نه تنها با هدف اولیه وی برای پایان دادن به جنگ مغایرت دارد، بلکه می‌تواند منجر به ادامه درگیری‌ها و افزایش بحران‌های جهانی شود.

     

    سیاست‌های متناقض و منافع آمریکا

    دکتر مرتضی مکی، کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگو با قدس درباره رفتار متناقض ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود در کاخ‌سفید و تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا، گفت: در روابط بین‌الملل، هنجارهای حقوقی و توافقات بین‌المللی جایگاه خاصی دارند و بسیاری از این هنجارها به عنوان قوانین الزام‌آور برای کشورهای مختلف شناخته می‌شوند. اما باید گفت ترامپ به حقوق بین‌الملل تنها زمانی توجه می‌کند که این حقوق بتوانند منافع و امنیت آمریکا را تأمین کنند. وی از منظر قدرت به عرصه نظامی و اقتصادی نگاه می‌کند و تلاش دارد از این ابزارها برای افزایش نفوذ جهانی آمریکا بهره‌برداری کند. در این نگرش، تفاوتی میان کشورهای دوست و دشمن وجود ندارد و همه کشورها باید برای حفظ منافع خود در روابط دوجانبه با آمریکا به مذاکره و گفت‌وگو رو بیاورند.وی با اشاره به نمونه‌هایی از رفتارآمریکا با کشورهای همسایه خود، افزود: کشورهای کانادا، مکزیک و پاناما نمونه‌هایی از این سیاست را در عمل نشان داده‌اند. این کشورها پس از مدتی مخالفت با سیاست‌های ترامپ، به سمت مذاکره و گفت‌وگو پیش رفتند تا بتوانند منافع خود را در رابطه با آمریکا حفظ کنند. برای مثال، تعویق یک ماهه اعمال تعرفه‌ها میان مکزیک و کانادا و اقداماتی که رئیس‌جمهور پاناما درخصوص آزادسازی تردد کشتی‌های آمریکایی از کانال پاناما انجام داد، در راستای همین رویکرد قرار دارد.

    او همچنین به تأثیر این رفتارها بر مجامع بین‌المللی و در سطح جهانی پرداخت و گفت: مجامع بین‌المللی همواره از کشورهای قدرتمند، به‌ویژه آمریکا پیروی می‌کنند، چرا که این کشورها قدرت اجرایی دارند. برای مثال، آمریکا به‌راحتی از سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان بهداشت جهانی و توافق‌نامه پاریس خارج می‌شود، چون قدرتی که از طریق این سازمان‌ها بدست می‌آورد، به تنهایی کافی نیست.

    مرتضی مکی با اشاره به سخنان اخیر ترامپ درباره اوکراین و واگذاری معادن کمیاب این کشور به آمریکا، افزود: ترامپ در مدیریت جنگ اوکراین نیز همانند سایر اقداماتش به دنبال بهره‌برداری از منافع اقتصادی و سیاسی بود، اما به دلیل عدم هم‌راستایی با متحدان اروپایی نتوانست اهداف خود را در این زمینه پیش ببرد. در این شرایط، ترامپ تلاش کرد با اعمال فشار بر اوکراین برای تحویل معادن کمیاب، حمایت‌های نظامی خود را از این کشور تداوم بخشد.

    وی تصریح کرد: ترامپ به عنوان یک تاجر و سیاستمدار دلال‌گونه، همواره در تلاش است با استفاده از قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا، به هر طریقی منافع کشورش را تأمین کند، حتی اگر به بحران‌ها و درگیری‌ها دامن بزند. رویکرد وی در جنگ اوکراین نیز نشان‌دهنده همین منطق تجاری و راهبرد مبتنی بر فشار و تهدید است.این اقدام که علاوه بر جنبه جغرافیایی، از نظر سیاسی پیچیدگی‌هایی به همراه دارد، سؤالات مهمی را درباره نقش شرکت‌های بزرگ فناوری در تغییرات بین‌المللی مطرح می‌کند. در حالی که تغییر نام مکان‌های جغرافیایی نیازمند تأیید و موافقت مجامع بین‌المللی است، این تغییر از سوی گوگل بدون موافقت نهادهای بین‌المللی انجام شده است.این تغییر نام در شرایطی صورت می‌گیرد که ترامپ در گفت‌وگویی با اشاره به معادن و فلزات کمیاب اوکراین، از این کشور خواسته منابع خود را در ازای دریافت سلاح‌های پیشرفته‌تر از آمریکا به واشنگتن تحویل دهد. این درخواست که به نوعی با وعده‌های پیشین ترامپ مبنی بر پایان دادن به جنگ اوکراین و روسیه مغایرت دارد، نشان‌دهنده تغییراتی در راهبردهای وی به نفع منافع نظامی و اقتصادی آمریکاست. این سیاست‌ها نه تنها به تشدید جنگ میان اوکراین و روسیه دامن می‌زند، بلکه ممکن است سبب گسترش بحران و تشدید تنش‌های بین‌المللی شود. به‌نظر می‌رسد ترامپ با تلاش برای تصاحب معادن کمیاب اوکراین، در پی دسترسی به تسلیحات پیشرفته‌تر برای کی‌یف است تا از این طریق قدرت نظامی آمریکا را افزایش دهد. این رویکرد نه تنها با هدف اولیه وی برای پایان دادن به جنگ مغایرت دارد، بلکه می‌تواند منجر به ادامه درگیری‌ها و افزایش بحران‌های جهانی شود.

    سیاست‌های متناقض و منافع آمریکا
    دکتر مرتضی مکی، کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگو با قدس درباره رفتار متناقض ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود در کاخ‌سفید و تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا، گفت: در روابط بین‌الملل، هنجارهای حقوقی و توافقات بین‌المللی جایگاه خاصی دارند و بسیاری از این هنجارها به عنوان قوانین الزام‌آور برای کشورهای مختلف شناخته می‌شوند. اما باید گفت ترامپ به حقوق بین‌الملل تنها زمانی توجه می‌کند که این حقوق بتوانند منافع و امنیت آمریکا را تأمین کنند. وی از منظر قدرت به عرصه نظامی و اقتصادی نگاه می‌کند و تلاش دارد از این ابزارها برای افزایش نفوذ جهانی آمریکا بهره‌برداری کند. در این نگرش، تفاوتی میان کشورهای دوست و دشمن وجود ندارد و همه کشورها باید برای حفظ منافع خود در روابط دوجانبه با آمریکا به مذاکره و گفت‌وگو رو بیاورند.وی با اشاره به نمونه‌هایی از رفتارآمریکا با کشورهای همسایه خود، افزود: کشورهای کانادا، مکزیک و پاناما نمونه‌هایی از این سیاست را در عمل نشان داده‌اند. این کشورها پس از مدتی مخالفت با سیاست‌های ترامپ، به سمت مذاکره و گفت‌وگو پیش رفتند تا بتوانند منافع خود را در رابطه با آمریکا حفظ کنند. برای مثال، تعویق یک ماهه اعمال تعرفه‌ها میان مکزیک و کانادا و اقداماتی که رئیس‌جمهور پاناما درخصوص آزادسازی تردد کشتی‌های آمریکایی از کانال پاناما انجام داد، در راستای همین رویکرد قرار دارد.
    او همچنین به تأثیر این رفتارها بر مجامع بین‌المللی و در سطح جهانی پرداخت و گفت: مجامع بین‌المللی همواره از کشورهای قدرتمند، به‌ویژه آمریکا پیروی می‌کنند، چرا که این کشورها قدرت اجرایی دارند. برای مثال، آمریکا به‌راحتی از سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان بهداشت جهانی و توافق‌نامه پاریس خارج می‌شود، چون قدرتی که از طریق این سازمان‌ها بدست می‌آورد، به تنهایی کافی نیست.
    مرتضی مکی با اشاره به سخنان اخیر ترامپ درباره اوکراین و واگذاری معادن کمیاب این کشور به آمریکا، افزود: ترامپ در مدیریت جنگ اوکراین نیز همانند سایر اقداماتش به دنبال بهره‌برداری از منافع اقتصادی و سیاسی بود، اما به دلیل عدم هم‌راستایی با متحدان اروپایی نتوانست اهداف خود را در این زمینه پیش ببرد. در این شرایط، ترامپ تلاش کرد با اعمال فشار بر اوکراین برای تحویل معادن کمیاب، حمایت‌های نظامی خود را از این کشور تداوم بخشد.
    وی تصریح کرد: ترامپ به عنوان یک تاجر و سیاستمدار دلال‌گونه، همواره در تلاش است با استفاده از قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا، به هر طریقی منافع کشورش را تأمین کند، حتی اگر به بحران‌ها و درگیری‌ها دامن بزند. رویکرد وی در جنگ اوکراین نیز نشان‌دهنده همین منطق تجاری و راهبرد مبتنی بر فشار و تهدید است.

    منبع قدس آنلاین

    <div id="mediaad-g3v2q"></div> <div id="mediaad-jrNj"></div>

    سایر اخبار

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *