نخست نیوز – مرجان شهرکی فرخنده نویسنده و پژوهشگر در این جلسه اظهار داشت: ایرانیان از جمله مردمانی هستند که از ابتدا دارای پوشش و لباس خاص و ویژه فرهنگ خود بودهاند و به آن اهمیت میدادند. شاید به همین دلیل است که صنعت بافندگی در ایران پیشرفت کرده و دارای قدمت بسیار است. نوع، کیفیت و شکل پوشش ایرانیان که یکی از جلوههای هویت ملی ایرانیان بوده مانند دیگر نمودهای فرهنگی آنها در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحولات شده که این تغییرات گاه آگاهانه و ارادی و گاه تحمیلی و ناخواسته بوده و این تغییر و تحول در اثر عوامل و دلایل گوناگونی مانند مهاجرت، جنگ، مسافرت و تأثیرات فرهنگی بهوجود آمده است.
حجاب: اعتبار و ارج اجتماعی
با نگاهی به تاریخ، مرجان شهرکی فرخنده گفت: زنان ایران باستان با نگرش به ارج و آبروی زن در آیینهای ایران باستان، در جهت پاسداشت و گرامیداشت پایگاه اجتماعی، دارای پوشش زنانۀ ویژهای بودند، به اینگونه که موی سر آنان با روسری و سربندی پوشیده شده و با تنپوشی که سراسر پیکر و تن را میپوشانید، خود را میآراستند. سرودههای فردوسی نیز نشانگر پوشیدهرویی زنان و تنپوشهایی است که زنان در روزگاران پیشین به تن داشتهاند که این لباسهای خاص زنان آنان را از دید بدچشمان و ناآشنایان دور نگه میداشت و به آبرو، اعتبار و ارج اجتماعی زنان میافزود.
حجاب: مدیریت احساسات
سخنران نشست حجتالاسلام و المسلمین محمدهادی میرزائینیا، مدرس مباحث تربیتی و خانواده در دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سخنانی در این نشست بیان داشت: درباره اهمیت حجاب و در جهت تبیین نقش حجاب در بنیان خانواده ابتدا باید تعریفی مناسب از حجاب ارائه کرد، سپس لازم است به جایگاه و نقش مرد و زن در کانون خانواده پرداخته شود تا در نهایت بتوان آثار و کارکرد حجاب در تحکیم این بنیان اساسی اجتماع را درک کرد.
در تعریف حجاب میرزائینیا حجاب را حقیقتی درونی و فراجسمانی وصف و اظهار کرد: اینکه حجاب را صرفاً مساوی با پوشش بدانیم، نشان از درک ناقص و بسیار حداقلی از این مفهوم عمیق و آموزه مقدس دینی است. البته قطعا بخشی از حجاب همان پوشش با محدوده معین ظاهری است، اما این تمام مطلب و حتی بخش عمده مطلب هم نمیباشد؛ چراکه حجاب حقیقتی است درونی و فراجسمانی که تجلیات آن را در نوع پوشش ظاهری و همچنین نوع رفتار و عملکرد بیرونی افراد در شرایط مختلف میتوان دید. به عبارتی علاوه بر نوع و حد پوشش حتی راه رفتن، نشست و برخاست یک فرد محجبه با غیرمحجبه متفاوت است.
میرزائینیا نقطه ثقل و مرکزی حجاب را «مدیریت احساسات» دانست و افزود: همه ما انسانها برای موفقیت در زندگی ناگزیر از مدیریت احساساتمان هستیم، وگرنه از عهده تصمیمات خردمندانه و هوشمندانه برنمیآییم. مدیریت احساس به معنای حذف و نادیده گرفتن احساسات نیست ، بلکه کنترل هیجانات است تا احساسات غلبه بر عقلانیت پیدا نکند و ما را از تصمیمات احساسی و جَوزدگی حفظ کند. خداوند دو عنصر روحی و روانی در وجود ما انسانها قرار داده تا به کمک آن دو احساسات را مدیریت کنیم؛ یکی حیا و دیگری عفت، کار این دو فیلتر کردن احساسات ورودی و خروجی قلب ما انسانهاست، لذا انسانی محجبهتر است که این دو عنصر در درون او فعالتر و کاملتر باشد. یکی از مصادیق ظهور و بروز حیا و عفت در پوشش انسانهاست، تجلیات دیگر این دو صفت در نوع کلمات، لحن سخن و ادب گفتاری و رفتاری افراد، نوع راه رفتن و نگاه کردن و سایر رفتارها دیده میشود؛ و نقص در هر یک از این موارد به همان میزان نشاندهنده نقص در حجاب فرد است، نه اینکه صرفاً نقص در پوشش نشانه بدحجابی باشد.
حجاب: تحکیم بنیان خانواده
مدرس مباحث تربیتی و خانواده در دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه تاکید کرد: حجاب به معنای دقیقش اختصاص به زن ندارد، بلکه شامل هر دو جنس زن و مرد میشود، چون خداوند حیا و عفت را در وجود هر دو قرار داده هست. البته میزان آن به حسب نیاز هر یک متفاوت است و چون زن فطرتاً نسبت به مرد بهره بیشتری از احساسات و عواطف برده است، طبیعتاً برای مدیریت آن، نیاز به بهره بیشتری از حیا و عفت دارد. همچنین از آنجایی که خداوند مرد و زن را دو جنس مکمل یکدیگر آفریده (و خلقناکم ازواجاً) هر یک نقشهای متفاوتی در زندگی مشترک دارند که بعضا ۱۸۰ درجه متفاوت از یکدیگر است. با مطالعه و توجه هوشمندانه به نقش مهم زن در نقش همسرداری و مادری، درمییابیم حجاب از مهمترین عوامل توانمندی زن در جایگاه و رسالت اوست.
میرزائینیا در پایان نشست، سخنان خود را اینگونه جمعبندی کرد: در یک جمله، کارکرد و تاثیر حجاب در تحکیم بنیان خانواده، مدیریت و حفاظت احساسات همسرانه زن و شوهر و صیانت از حریم عاطفیِ خاص و بسیار ضروریِ زندگی مشترک است.
جواد لگزیان
دیدگاهتان را بنویسید