به گزارش نخست نیوز، دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی_ تا جایی که درنهایت بسیاری از خواستههایش برآورده نمیشود و ناکام میماند. این خصلت دنیا وزندگی آن است که با راحتی بیگانه است و آدمی را بهشدت تحتفشار قرار میدهد. علامه طباطبایی در المیزان برای تفسیر آیه شریفهی «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ» میفرماید: «انسان از آغاز زندگى حتى از آن لحظهاى که نطفه او در قرارگاه رحم واقع مىشود، مراحل زیادى از مشکلات و درد و رنجها را طى مىکند تا متولد شود، و بعد از تولد در دوران طفولیت، و سپس جوانى، و از همه مشکلتر دوران پیرى، مواجه به انواع مشقّتها و رنجها است، و این است طبیعت زندگى دنیا، و انتظار غیر آن داشتن اشتباه است و این معنای آیه است که انسان را در سختی و دشواری آفریدیم.»
پس فرزند آدم همواره متحمّل سختى و ناراحتى میشود تا از دنیا بیرون رود و در این میان به تعبیر امیرالمومنین (ع): «هرکه بر مرکب شکیبایى نشیند، به خطّ پایان پیروزى رسد» و میتواند نهایتا در زندگی آرامش و آسایش بیشتری داشته باشد.
صبر درواقع بازداشتن نفس از اظهار بیقراری و بیتابی در فرازوفرودهای زندگی است بهگونهای که آدمی از دایره منطق خارج نگردد و همواره رضای خداوند مهربان را در نظر داشته و شاکر او و نعمتها و حکمتهایش باشد.
شاید نتوان صفتی مهمتر از صبر و شکیبایی در زندگی فردی و اجتماعی انسان یافت؛ چراکه وجود این صفت در انسان به معنای آن است که او خود را از خشم و عجله و واکنشهای عصبی، احساسی و مانند آن، که موجب پشیمانی است، صیانت میکند. البته اگر واقع بینانه تر بخواهیم به این موضوع بپردازیم رسیدن به قدرت صبر و شکیبایی در طول زندگی بهآسانی صورت نمیگیرد و مستلزم یک آمادگی ذهنی و روانی است که با تمرین و خویشتنداری در طول زمان در رفتار آدمی متجلی میشود و بهعنوان یک خصلت و عادت در امور جاری انسان قرار میگیرد.
بنا به فرموده پیامبر اکرم(ص) «کسی که صبر را با رضا و دعا جمع کرده باشد، خیر دنیا و آخرت را نصیب خودکرده است.» البته مبانی نظری و توصیههای اخلاقی و آموزههای دینی در این رابطه فراوان است که کمابیش همگان از آن آگاه هستند و یا حداقل شنیدهاند. نکته مهم در این راستا کسب توانایی برای رسیدن به مقام صبر است که بهراحتی محقق نمیشود.
گاهی انسان از خود میپرسد مگر چند بار متولد میشوم یا چند بار فرصت زندگی دارم که در آن همواره باید درگیر حلوفصل مشکلات و سختیها باشم و بهناچار بسیاری از آرزوهای خود را نادیده بگیرم؟ اینیک سوال جدی و حق آدمی است که بداند بهراستی این فرصت زندگی که میتواند شیرین و لذتبخش باشد چرا باید با این میزان درد و رنج عجین گردد و در بسیاری موارد ناکام بماند. شاید برای عارفان و زاهدان و بندگان برگزیده خداوند این مسائل بهراحتی قابلدرک و هضم باشد ولی انسانهای عادی بعضا در درک این واقعیت و پذیرش آن با چالشهای زیادی مواجهاند که گاهی امیدواری و شادمانی آنها را کاهش میدهد. قاعدتا برای گذر از این تردیدها و مشکلات باید انسان علاوه بر مسائل مادی به عوالم روحی و فرا مادی توجه بیشتری داشته باشد. در گام اول قبول کند اینها واقعیت زندگی است و تغییری در آن ایجاد نخواهد شد. دوم بپذیرد این محدودیتها فراگیر است و هرچند نسبت آن برای افراد متفاوت است اما همگان درگیر آن هستند و گام بعدی این است که پرهیز از بیقراری و حلاوت شکیبایی و تلاش در مسیر اهداف را جایگزین تردیدهای بینتیجه گرداند. به قول خواجه:
صبر و ظفر, هر دو دوستان قدیمند
براثر ِ صبر نوبت ِ ظفر آید
دیدگاهتان را بنویسید