نخست نیوز؛ دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی_ دوزاری معمولا در خرید کاربردی نداشت مگر برای تلفنهای سکهای و همگانی قدیم و یا درجاهایی که قرار بود نقشهای تزیینی و نمایش داشته باشند (مثل سفره هفتسین) یک یا چند مشت از آنها به کار میآمد.
یکی از کارکردهای جالب دوزاری هم در بازیهای کودکانه بود. وقتی بهاصطلاح بزرگترها میخواستند بچهها را سرگرم کنند یا به آنها هدیههای پر سروصدا بدهند که در بازی یا برای خریدهای بسیار ناچیز از آن استفاده کنند دست و دلبازانه مشت مشت دوزاری ریختوپاش میکردند. بچهها هم کلی کیفشان کوک بود و حس پولدار شدن و بهرهمندی از ثروت فراوان به آنها دست میداد.
آنقدر این سکهها رواج داشت و درعینحال بیاهمیت و کمارزش بود که آرامآرام زمانی که میخواستند بیارزش بودن کسی یا چیزی را با کنایه عنوان کنند به آن اصطلاح دوزاری اطلاق میکردند. بهعنوانمثال آدم دوزاری فردی بود که از درجه شخصیت فردی و اجتماعی پایینی برخوردار بوده و درعینحال ادعای زیادی هم داشته باشد. بهبیاندیگر ازآنجاکه یکمشت دوزاری هیچ ارزشی نداشت اما در جیب افراد جاگیر و پر سروصدا بود میتوانست نماد خوبی برای آدمهای بیخاصیت و پرادعا باشد. الغرض! اکنون سالها از ضرب چنین سکههایی گذشته و تقریباً بسیاری از افراد جامعه حتی از بودن آنها در قدیم بیخبر هستند.
اما این اصطلاح کماکان مورداستفاده قرار میگیرد. متأسفانه جامعه پر از افرادی است که از توانایی، استعداد و صلاحیت خود ادعاهای بسیار بیشتری دارند و بهگونهای دچار توهم و خودبزرگبینی هستند. اینها افرادی هستند که سامانه ارتباطات و انتظامات اجتماعی را بر هم میزنند و از تعادل خارج میسازند و با هوچی گری و سروصدا یا تحقیر دیگران پیشرفت میکنند. متأسفانه دوزاریها در برخی جریانهای مدیریتی نیز به دلیل رویکرد نمایشی و پرزرقوبرق خود نیز قرار میگیرند و به دلیل درک و فهم پایین سازمان و جامعه آسیبهای فراوانی وارد میکنند.
این امر سبب میشود نخبگان و شایستگان به حاشیه رانده شود و کار به دست افرادی افتد که از حداقلهای لازم برخوردار نیستند. وقتی فردی در جایگاه مدیریت قرار گرفت باید برای درک شایستگی و صلاحیت افرادی که زیرمجموعهی وی فعالیت میکنند همت گذارد و زمانی ویژه اختصاص دهد تا بتواند آنهایی که شایستگی بیشتری دارند شناسایی کرده و مسوولیتهای کلیدی را به آنها واگذار نماید. اما برخی مدیران این کار را انجام نمیدهند و دمدستیها و همانهایی که سروصدای بیشتری دارند را بدون ارزیابی و صلاحیت سنجی مناسب در جایگاهی قرار میدهند که سبب هرز منابع و استعدادها میشوند. این امر از سوی مردم نیز باید رعایت شود. بهعنوانمثال در جریان انتخابات معمولا آنهایی که صلاحیت بیشتری دارند با وزن و وقار بالاتری تبلیغات میکنند که ممکن در برابر دوزاریها خیلی به چشم نیایند و مردم در انتخاب خود دچار خطا شوند. اینکه هر فردی چه صلاحیت و استعدادی دارد مهم نیست. کمبودها، محدودیتها و کاستیها متعلق به همهی انسانها است. اما موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که قرار است هرکسی در جایگاهی قرار بگیرید که آراسته و برازنده آن بوده و شرایط احرازش را داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید