نخست نیوز : ازجمله توصیههای اکیدی که در این راستا مطرح میشد موضوع «مشارطه، مراقبه و محاسبه» توسط انسانها است که مبتنی بر احادیث معصومین علیهالسلام بود. البته منظور این نیست که اکنون چنین چیزهایی مطرح نمیشود یا دیگر اهمیتی ندارد بلکه با توجه به ماشینی شدن زندگی انسانها، گرفتاریهای معیشتی، اقتصادی و هیاهوی رسانههای رنگارنگ این موارد کمرنگ شده و گاهی انسانها از آن غافل میشوند. «مشارطه» یعنی شرط کردن در ابتدای روز با خود برای ترک گناه تا پایان روز، «مراقبه» یعنی توجه مستمر در طول روزبه اعمال و کردار برای عمل به مشارطه و «محاسبه» یعنی در پایان روز به بررسی عملکرد خود در طول روز بپردازد و ببیند تا چه حدی به مشارطه خود پایبند بوده است؟ متأسفانه «اخلاق» امروز حلقه مفقوده ی کارکرد نظامهای بشری است که بر این اساس بشر جنایتهای زیادی را مرتکب شده و به خود آسیبهای فراوانی وارد ساخته است. سقوط اخلاقی و انحطاط انسانیت امری نیست که بهصورت آنی رخ دهد. در بسیاری از موارد انسانها با غفلتهای جزیی و سادهانگاری مسایل تربیتی آرامآرام در مهلکهای گرفتار میشوند که بعد از مدتی که به خود میآیند درخواهند یافت که بسیار ازآنچه باید باشند فاصله گرفتهاند و به بیان عامیانه از مراتب انسانیت به دور هستند. باید همانطور که بهسلامت جسمی خود توجه میکنیم بهسلامت روحی نیز دقت کنیم و برخود و رفتارهایمان کنترل و نظارت دقیق داشته باشیم تا همواره در مدار انسانیت و تقوا قرار بگیریم که همانا این مهم لازمه تعالی و کمال آدمی است. انسان نیازمند آنست که خداوند مهربان در هر حالی او را هدایت نموده و از غفلت درامان نگه دارد. زمانی که از یوسف (ع) پرسیدند چرا گناه نکردی؟ فرمود: «و من خودستایی نمیکنم و نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرا نمیدانم (زیرا نفس اماره انسان را به کارهای زشت و ناروا وا میدارد) جز آنکه خدا به لطف خاص خود آدمی را نگهدارد که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است.» خداوند متعال درآیات مختلفی از قرآن کریم، به کلمهی «غفلت» اشاره فرموده و مسلمانان را از آن نهی کرده است. «غفلت» یکی از آفات ایمان و شاید نخستین آفت آن است. همچنین استمرار غفلت نیز، موجب «تکبر» و «انحراف» میگردد. در حقیقت،کردار ناشایست و ناپسند و انواع گناهان آثار بدی روی حس تشخیص و قوه درک انسان میگذارد و سلامت فکر را بهتدریج از او میگیرد. هراندازه، شخص در این راه فراتر رود، پردههای غفلت و بیخبری بر دل، چشم و گوش او محکمتر میشود و سرانجام کارش بهجایی میرسد که چشم دارد و گویی نمیبیند، گوش دارد و گویی نمیشنود و مانند اینکه دریچه روح او بهسوی حقایق، بستهشده و حس تشخیص که برترین نعمتهاست از وی گرفتهشده است. آدمی باید همواره در انتهای هر شب از به محاسبه رفتار خویشتن بپردازد و از خود سوال کند «گناهان امروز من» چیست؟ اینچنین پرداختن به خویشتن و مراقبه رفتار قطعا سبب میگردد عنان رفتار در دست خودمان باشد و در مرور زمان به حدی از تعالی ذهنی و روحی نائل گردیم که هرگونه دوری از مکارم اخلاقی و انسانی بهواقع در دیدگان ما ناپسند باشد و نسبت به جایگاه اصلی خود در مراتب انسانی حساسیت بیشتری داشته باشیم.
نویسنده : دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی
دیدگاهتان را بنویسید