به گزارش نخست نیوز، سعید کوشافر_کار بهجای رسیده که حتی جناب علم الهدی ، حتی امامجمعه مشهد که مدتها بود در باب گرانی دستهای پشت پرده سخن نمیگفت ، برآشفته و معتقد است که این گرانی کار افراد نفوذی است که برای بیزاری مردم از نظام تلاش میکنند .
فارغ از برخی اظهارات افراد سیاسی و جناحی در هجمه دولت برای گرانی باید به برخی واقعیات اشاره کرد .اینکه دلار بعد مدتها سکون دوباره هرروز قیمت جدیدی را تجربه میکند یا طلا که تحت تاثیر جنگهای اروپا و خاورمیانه رکوردهای جدیدی را فتح کرد. یکسوی ماجراست ، سوی دیگر ماجرا اما وابستگی بیدلیل و بیشازاندازه اقتصاد ایران به این دو شاخص قیمتی است . هنوز که هنوز است کسی مردم را توجیح نکرد که ارتباط قیمت شلغم و کدوتنبل با دلار یا طلای بازار جهانی هست یا چرا با یک قیمت کالاهایی که دلار دولتی میگیرند در بحبوحهی جنگهای منطقهای گران شود . بماند که هنوز مشخص نیست چرا دولتی که مدعی است میان قیمت دلار و محصولات تولید داخل ارتباط منطقی وجود ندارد ، خود قیمت برق را 38 درصد و قیمت برخی خدمات راحتی بیش از آن بالا میبرد ، بماند که قرار است قیمت بنزین چند برابر شود! و از همهی اینها بدتر اینکه چرا پا بهپای این گرانیهای مستمر فقط سالی یکبار و آنهم همیشه کمتر از میزان تورم رسمی (که خود همیشه بسیار کمتر از تورم واقعی است ) افزایش مییابد . شاید برخی این گونه توجیه کنند که درآمد کسبه و بازاریان پا بهپای تورم بالا میرود ،( هرچند این گزینه همیشه درست نیست ) اما حقوقبگیران چی ؟ واقعیت این است که عمده اقشار متوسط سابق و نیازمند کنون ، حقوقبگیرانی هستند که در بخش کارگری یا کارمندی فعالیت دارند. متاسفانه هرگز درآمد آنان بهاندازه تورم بیشتر نمیشود و همین مساله باعث برد مشکلات اقتصادی و حتی اجتماعی برای این اقشار میشود .بسیاری از کارمندان و کارگران برای جبران تورم به مشاغل دوم و سوم روی میآورند که خود باعث ایجاد شغل واقعی برای نسل جوان میشود . از دیگر سو شغل دوم و سوم یعنی حضور کمتر در خانه و جمع خانواده یعنی هزار و یک مشکل اجتماعی و … این در حالی است که کاهش قدرت خرید این اقشار یعنی رکورد بازار و کاهش درآمد اقشار کاسب و بازاری . دولتمردان بدانند که اگرچه این روزها هنوز کانون خانواده سرپا مانده اما شک نکنید که پایههای این کانون مستهلکشده و اگر وضع بر همین منوال ادامه یابد خیلی دور نخواهد بود که این بنا فروبریزد. آن روز خیلی دور نیست که جوانان رغبتی به ازدواج نداشته باشند ، کسانی که ازدواجکردهاند دنبال فرزند آوری نروند و آنان که یک فرزند آوردهاند به همان تکفرزندی قناعت کنند . حکومت بر مردمی که در طی چند دهه گذشته هرروز فقیر و فقیرتر شدهاند افتخاری ندارد .
دعوت به قناعت اگرچه در ذات خود بد نیست ، اما تامین حداقلهای رفاه برای مردم کشوری که در ثروتهای خدادادی سرآمد جهان است ، از اوجب واجبات است و مردم برای همین به شنا رای دادند طوری نشود که مردم از کلیت نظام ناامید شوند .
دیدگاهتان را بنویسید