به گزارش نخست نیوز، محمدباقر عطاریانی _ در این میان ، حدود ۱۰ درصد از کودکان کار به مدرسه نمیروند.»این آمار مثل صدها آمار دیگر فقط مایه رنجش است.آمارهایی که برای خوشایند سخنرانان تهیه میشود و چهبسا با غرور و افتخار آن را اعلام میکنند که جلبتوجه مخاطب را کسب کنند.
آمار قاچاق سوخت و کالا ، آمار افزایش سرطان ، آمار استعمال سیگار،آمار بیخانمانها ، معتادان متجاهر، متکدیان،آمار طلاق و…در برابر آمار و ارقام باید اذعان و اعتراف کرد که در کشور ما اعلام این دست آمارها ، تا دلمان بخواهد فراوان و زیاد است.آمار و آمار و البته فقط آمار!! حال باید پرسید و پیگیر بود که نتیجه اینهمه آمار به کجا رسیده و آیا پس از آمار ، همین سخنرانها و مدیران دچار تحول شدهاند؟ ارایه آمار و حتی تهیه آن کار سخت و پیچیدهای نیست اما به تهیه آن بسنده کردن کار ناپسند و حتی ظالمانهای است.
جامعهای را که آسیبهای زیادی تهدیدش میکند و مدیرانش هم با آمار و ارقام مدام داد میزنند چه فایده!فریاد بهتنهایی چارهساز نیست، مسوولان عزیز دنبال راهکار و راهحلهای عملی باشید.طرحهای مقطعی و زودگذر هم چاره کار نیست، بهجای چنین کاری دنبال مطالعات و تحقیقات و الگوبرداری از دیگر کشورها و بومیسازی آنها و جذب اعتبار لازم و یافتن افراد دلسوز و باانگیزه برای تسریع و تسهیل در امور باشید.همین آمار کودکان کار سالهاست که بهعناوینمختلف از طریق شما عزیزان مسوول در بهزیستی و نمایندگان مجلس و … مطرح میشود و هنوز هیچ کار ارزشمندی برای رفع این آسیب اجتماعی انجامنشده است.امروز دوران حرف گذشته و مردم انتظار دارند باگذشت ۴ دهه از انقلاب ، مدیرانی داشته باشند که مردان عمل همراه باصداقت و شفافیت و تخصص باشند.مسوولانی که بهجای تکیه به صندلی صدارت به مردم تکیه کنند یقینا از جایگاه بزرگی برخوردار خواهند بود و رضای خدای بزرگ را هم به همراه خواهند داشت.
دیدگاهتان را بنویسید