نخست نیوز – تیم نویسندگان کتاب سعی دارند تا با نگاه واقعگرایانه به وضعیت گردشگری کشور رهیافتهای کاربردی برای تحول و توسعه گردشگری را کشف کنند. به همین جهت است که کتاب هوشمندانه با تطبیق نظریهها، رویکردها و مدلها بر یک نمونه میدانی به یک راهنمای عملیاتی توسعه گردشگری تبدیل شده است.
در نخستین فصل کتاب به نام «کلیات» تعاریف اولیه مبحث یعنی نظریه، مکتب، پارادایم، رویکرد، الگو و مدل تشریح میشود. دومین فصل کتاب «توسعه گردشگری» ابتدا مفاهیم، ماهیت، ابعاد و الگوهای توسعه را معرفی و سپس درباره توسعه گردشگری و جایگاه آن در سطوح ملی، منطقهای و محلی و اثرات و پیامدهای آن بحث کرده است. در «نظریههای توسعه گردشگری» سومین فصل ابتدا موضوع مکاتب سیاسی و توسعه گردشگری مطالعه و سپس پارادایمهای توسعه گردشگری پدیدارشناسی، ایدهآلیسم، پراگماتیسم و هرمنوتیک توضیح داده شده است. آنگاه تئوریهای مهم توسعه گردشگری نظریههای توسعه درونزا، قطب رشد، پخش فضایی، نوسازی، فوردیسم، پستمدرنیسم، وابستگی، نئولیبرالیسم، توسعه جایگزین، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، کارکردگرایی، رانش و کشش، شبکهای، پایه اقتصادی، جهانی شدن، بینرشتهای، سیستمها، تغییر چرخه عمر، جایگزین فرآیندهای تغییر و آشوب مورد بحث قرار گرفته است. چهارمین فصل اختصاص به «دیدگاهها و رویکردهای توسعه گردشگری» یافته است که رویکردهای انبوهگرایی، اقتصادی، فضایی جغرافیایی، اجتماعمحور، توسعه پایدار گردشگری، بازساخت، زیستناحیهای، مشارکتی، ظرفیتی، توانمندسازی، بومیسازی، حکمروایی و تابآوری را بررسی میکند. در پنجمین فصل «مدلهای توسعه گردشگری» در صفحات آغازین فصل درباره مدل فضایی گردشگری بورتون، مدل الماسی گردشگری پورتو، مدل فضای گردشگری بولان، مدل جریانهای گردشگری ماریوت، مدل سفر تفریحی و تعطیلاتی کمپبل، مدلهای الگوی سفر چند مقصدی ، مدل روانشناختی پلاگ، مدل نگاه گردشگری اوری، مدل انتخاب مصرفکننده گردشگری اشمل، مدل انتخاب مقصد کرامپتون و مدل خوشهای گردشگری میخوانیم. سپس در بخش نتیجهگیری با سه مقاله راهگشای تطبیق تئوریها، رویکردها و نظریات بر یک نمونه میدانی، طرح اولیه چند راهبرد برای برونرفت از شرایط موجود و محورهای توسعهنیافتگی گردشگری ایران با تاکید بر استان خراسان رضوی دیدگاه عملیاتی مؤلفان را مرور خواهیم کرد.
کتاب با تشریح دقیق نظریهها و رویکردهای متفاوت در زمینه توسعه گردشگری نشان میدهد که توسعه گردشگری میتواند ابزار مناسبی برای مناطق توسعهنیافته باشد. دیدگاههای توسعه گردشگری به دنبال تناسب مطلوب بین سیستم و محیط آن است و البته از طریق مطالعه و آگاهی از این دیدگاهها و رویکردها میتوان درک صحیحی از واقعیات به دست آورد و در جهت بهتر شدن فرآیند توسعه گام برداشت.
در فرازی از کتاب هم با یک تعریف راهگشا درباره گردشگرپذیری روبرو میشویم که مطابق آن مراکز تک ساحتی مراکزی است که از زنجیره ششگانه خدمات گردشگری یعنی اطلاعرسانی، حمل و نقل، اسکان، تغذیه، امنیت، اوقات فراغت و سوِغات در عرصه برنامهریزی عمدتا یک قلمرو موضوع تضارب گروههای ذینفع، کنشگران و ساختار سیاسی باشد اما نقاط پرساحت نقاطی هستند که برنامهریزیهای گردشگری برای آن مستلزم همهجانبهنگری است. زیرا گردشگرانی که از نقاط پرساحت بازدید میکنند نیازمند خدمات متنوعی مانند اطلاعرسانی، حمل و نقل درون منطقهای و برون منطقهای، تمهیدات اسکان، پیشبینی مراکز غذاخوری و رستوران، تمهیدات امنیتی و مراکز جانبی اوقات فراغت و تهیه سوغات هستند که باید توجه داشت که در نظر گرفتن این ملاحظات بستری برای تضاربهای منفعتی گروههای ذینفع در جامعه میزبان و گاه گردشگران است.
کتاب «توسعه گردشگری؛ نظریهها، رویکردها و مدلها» محورهای توسعهنیافتگی گردشگری ایران با تاکید بر خراسان رضوی را در ناکارآمدی ساختار سازمانی ادارات گردشگری شهرستانهای استان و بلاتکلیفی بخش زیادی از پروژههای کلان در دست انجام و همچنین عدم توجه به جانمایه اصلی گردشگری یعنی تولید و فروش ظرفیتهای اوقات فراغتی میداند چرا که گردشگر در کنار دیدار از نقطه فرهنگی به دنبال گذران خاطرهبخش اوقات فراغت است.
از نگاه کتاب چشمانداز گردشگری کشور بر اساس توافق گروههای ذینفع بر توزیع میزان منافع بر اساس درونی کردن هزینهها امکانپذیر است که تدوین الگوی آن مستلزم گفتگوی ملی و محلی گردشگری است و این یعنی سعی در توافق بر چشمانداز بر اساس حداکثر وفاق جمعی در ذینفعان.
کتاب تاکید دارد که رونق توسعه پایدار گردشگری در کشور مستلزم گفتگوهای مستمر و فراگیر در بین ذینفعان چندگانه آن با پذیرش قاعده درونی کردن هزینهها به منظور متقاعدسازی بر نظام هزینهای – منفعتی ناشی از توسعه گردشگری است و پیامد اصلی این گفتگوهای مستمر دستیابی بر راهبردهای همزمان و همراستا در متن گردشگری کشور است که این امر مستلزم شناسایی ارزشهای مشترک است و در اینجا مهمترین ارزش مشترک اشتغال است.
در این راستا کتاب الگوی راهبردی مناسب برنامهریزی گردشگری را الگوی تعاملی – مشارکتی میداند. نقطه قوت الگوهای برنامهریزی تعاملی به حداکثر رساندن سطح اجماع ذینفعان بر ضرورت، اولویت و نحوه اجرای برنامه است و نقطه ضعف آن ناظر به اختلالات که گاه به سبب سطح نازل توصیههای بدنه کارشناسی آن اداره یا سازمان و ضعف در نحوه مسالهشناسی ایشان است. همچنین در برنامهریزی مشارکتی برنامهریز به دنبال پیدا کردن شرکایی است که در ایفای آن برنامه منتفع شوند. بنابراین هزینههای اجرا و بهرهبرداری آن به حداقل میرسد.
در ادامه بحث این استراتژیهای تعاملی مشارکتی مبنا با دستگاههای اجرایی پیشنهاد شده است: توسعه روستاهای هدف گردشگری، میراث فرهنگی و ابنیه تاریخی در حوزههای روستایی، در قالب طرحهای هادی روستا با کمک اداره کل مسکن و شهرسازی؛ توسعه صنایع دستی و سوغات، در قالب توسعه اشتغال با کمک اداره کل کار و سازمان مدیریت؛ حفاظت از بافت تاریخی شهری، میراث فرهنگی و ابنیه تاریخی در حوزههای شهری، با کمک سازمانهای مردم نهاد و معاونت اجتماعی سیاسی استانداری و سرانجام توسعه فرهنگ میزبانی با کمک سازمان اجتماعی فرهنگی شهرداری و سازمانهای مردم نهاد.
در نهایت کتاب خاطرنشان میکند که ظرفیتهای تاریخی – میراثی ممکن است برای تعدادی از علاقمندان و متخصصان فرهنگ و تاریخ جذاب باشد اما تا توان جذب گردشگر انبوه را نداشته باشد از لحاظ اقتصادی برای سرمایهگذاران پرریسک محسوب میشوند. لذا به خودی خود به یک جاذبه تبدیل نمیشوند. ایجاد و تقویت زیرساختهای فضایی و خدماتی مانند جاده و برق و امنیت شرط لازم ولی ناکافی برای تبدیل ظرفیتهای تاریخی – میراثی به یک جاذبه گردشگری است. اینها که اغلب دارای پراکندگی فضایی نیز هستند، حضور در سایت یا نقطه مذکور را به لحاظ زمانی و ریالی پرهزینه میکند. به نظر میرسد شرط کافی استفاده از ظرفیتهای مکمل مانند طراحی مسیر گردشگری موضوعی و طراحی رویدادها برای آن است. در یک چنین قالبی گردشگر در آن نقطه توقف میکند، زیرا در کنار دیدارش از آن نقطه فرهنگی، موضوعات دیگری نیز برای گذران لذتبخش اوقات فراغت دارد.
کتاب «توسعه گردشگری؛ نظریهها، رویکردها و مدلها» نوشته دکتر احمد رومیانی و دکتر آرش قهرمان در ۲۹۶ صفحه با قطع وزیری را انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد رهسپار بازار کتاب کرده است.
جواد لگزیان
دیدگاهتان را بنویسید