×
×
جدیدترین‌‌ها

من رفتم

  • کد نوشته: 109970
  • ۲۶ مهر ۱۴۰۳
  • من رفتم! مراقب خودت باش. به‌محض این‌که رسیدم به تو خبر می‌دهم. اگر هم خبر ندادم نگران نباش. قرار نیست همیشه آدم‌ها جلوی چشم هم باشند یا از هم خبر داشته باشند.
    من رفتم

    به گزارش نخست نیوز، دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی_ راستی یادت نرود گلدان‌ها را آب دهی، غذای ماهی‌ها پشت آکواریوم است روزی دوبار صبح و شب فراموش نکنی. حالا که من نیستم خودت باید حواست جمع کارهایت باشد. اگر نان داغ می‌خواهی صبح‌ها باید زودتر بیدار شوی. تا نانوایی شلوغ نشود. شارژ ساختمان را باید نیمه ماه پرداخت کنی.

    پول به‌اندازه کافی هست اما بازهم حساب‌وکتاب زندگی‌ات درست باشد شرایط مالی کشور هرروز تغییر می‌کند. حالا که من نیستم اگر خرید عمده و سنگین کردی خودت جابجا نکن از شاگرد فروشنده‌ها کمک بگیر، یک کلید از در ورودی خانه داخل ماشین پنهان کن که اگر دوباره کلید یادت رفت پشت در نمانی. نگران نباش همه‌چیز درست می‌شود فقط باید کمی صبور باشی و… اگر آنچه گفتم یادداشتی از عزیز و محبوبتان برای شما باشد چه حالی پیدا می‌کنید؟ دل آدم به یکباره فرومی‌ریزد، زمین و زمان دور سرش می‌چرخد، حالش گرفته می‌شود و گویی پناه و پشتیبان خود را از دست می‌دهد.

    پس حالا که هنوز فرصت دارید، هوایش را داشته باشید، دور سرش بچرخید و جان به جانش دهید تا بعدها افسوس ازدست‌رفته‌هایتان را نخورید. آدمی در مرور زمان به نعمت‌ها عادت می‌کند و فراموش می‌کند آنچه در اختیار دارد آرزوی بسیاری دیگر از انسان‌هاست. این غفلت باعث می‌شود زبان به شکر باز نشود و نعمت‌ها دایمی و ناپایان تلقی گردد. گویی قدر ندانستن و عدم بهره‌مندی مناسب انسان‌ها ازآنچه خدای مهربان از سر مهر و کرامت به انسان بخشیده است امری فراگیر و جزیی از ویژگی‌های ذاتی بسیاری از آدم‌ها شده است.

    اما نباید به خود اجازه دهیم این غفلت فراگیر سبب شود ناسپاسی و قدرنشناسی خویش را توجیه کنیم و یا به آن اصالت دهیم. یک روز با خود خلوت کنید، روی کاغذی برای خودتان بنویسید یا در ذهنتان مرور کنید و بخشی از همه‌ی آنچه خدا به شما ارزانی داشته است را به یادآورید و فهرست کنید. ملاک ارزش اعمال انسان وابسته به میزان آگاهى اوست. هرقدر کارهاى انسان ‏آگاهانه‏تر باشد، و نسبت به کار خود توجه و شناخت‏بیش‏تر داشته باشد آن کار انسانى‏تر است و هراندازه کار به انگیزه غرایز و امیال حیوانى که ‏طبعا در آن‏ها شناخت و آگاهى هم کم‏تر است انجام گیرد آن کار کم‌ارزش‌تر است و انسان را به حیوانیت نزدیک مى‏کند. شاید همین باشد که در قرآن کریم داریم: «کسانى که از حیوانات پست‏ترند اهل غفلت‏اند و آگاهى ندارند.» پس غفلت و ناآگاهى‏انسان را آن‏قدر تنزل مى‏دهد و پست مى‏کند که از حد چهارپایان هم فروتر مى‏رود. ظاهر غفلت و ناآگاهى در زندگى انسان فراوان است و هراندازه انسان در فکر اشباع غرایز حیوانى باشد از آگاهى انسانى دورترمى‏شود، تا آنجا که خدا را فراموش مى‏کند، خدا هم به‌واسطه کفران این نعمت و عقوبت این گناه خودش را از یاد خودش مى‏برد. یعنى انسان از خودش هم غافل مى‏شود. و دیگر توجه ندارد که کیست و کجاست و از کجا آمده و کجا خواهد رفت. عینا مثل حیوانى که فقط چشمش به پر کردن شکم و توابع و لوازمش است. “غفلت” یکی از آفات ایمان و شاید نخستین آفت آن است. همچنین استمرار غفلت نیز، موجب «تکبر» و «انحراف» می‌گردد.

    در حقیقت،کردار ناشایست و ناپسند و انواع گناهان آثار بدی روی حس تشخیص وقوه درک انسان می‌گذارد و سلامت فکر را به‌تدریج از او می‌گیرد. همان‌طور که غفلت انسان را از سرحد انسانیت تنزل مى‏دهد، توجه و آگاهى به خود، جهان و خدا، انسان را به درجات معرفتی بالا می‌رساند.

    <div id="mediaad-g3v2q"></div> <div id="mediaad-jrNj"></div>

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *