به گزارش نخست نیوز: غلامرضا بنی اسدی_ از غبار برافروخته یزیدیان در همیشه تاریخ بگذرند و خود را به حسین علیهالسلام برسانند. این رسیدن هم تنها به قرب ظاهری نیست که ازقضا باید با قصد قربت الی الله به قرابت معنوی رسید. مهم این است که اویس باشیم و در قرن، عطر رسولالله را استشمام کنیم نه اینکه در مدینه، خانه را دیواربهدیوار خانه رسولالله بسازیم اما با او ناهمساز باشیم. اربعین، میخواهد ما را به عاشورا برگرداند. میخواهد کربلا را برای ما ترجمهای روزآمد کند. اگر در این سوختوساز، همراستا شدیم، از مناسک به معارف کوچه خواهیم گشود. چنین نشود، بهرهای را که باید نمیبریم. مگر کسانی که چنین نشدند در کربلا و روز عاشورا، در برابر حجت خدا تیغ نکشیدند؟ حتی برخیشان همانهایی بودند که با نامههای خود، آمدن به کوفه را بر امام واجب کردند. اشباه الرجالی که نامردی را معنایی نو شدند. به قلم، ” حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّهِ بِوُجودِ الناصِرِ” را گواهی کردند اما به قدم در برابر حق ایستادند. تیغ و تیر در پیکر حجت خدا نشاندند. بله، اربعین باید ما را به عاشورا برساند. آن هم به لشکری که سالارش حسین است علیه السلام. در زیارت اربعین هم همین را فریاد می رینیم؛” اللّٰهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ؛ خدایا من تو را شاهد میگیرم که من دوستم با آنانکه او را دوست دارند و دشمنم با آنانکه با او دشمناند.” وقتی خدا را بر این امر به گواهی میگیریم، باید هم برای احیای امر امامت و تحقق این تعریف بکوشیم. دوستی با دوستان اباعبدالله هم یعنی مومنانه زیستن و مخلصانه رفتار کردن. یعنی جوری زیستن که امام زندگی میکند. دشمنی با دشمنان حسین(ع) هم یعنی در برابر بدی و بدان ایستادن. نمیشود به رفتار هر بدیی را مرتکب شد اما به ادعا خود را در شمار خوبان دانست. دعا بخوانیم هم چاره کار نمیشود تا خود را اصلاح نکنیم در کربلا هم باشیم، در شمار حسینیان راهمان نمیدهند….
دیدگاهتان را بنویسید