به گزارش نخست نیوز، قاسم زردکانلو_صدای خودشان را به مدیران ارشد استان و فدراسیون و … رساندند که اما گوش شنوایی نبود و یا اگر بود از این گوش به آن گوش شد و رفت پی کارش و فوتبال خراسان با همه ظرفیتهای توانمندش از سطح اول فوتبال در این چند سال به نابودی رسید و مدیران قلابی و فرصتطلب غیرفوتبالی فوتبال، فوتبال هشتاد ساله خراسان را با خاک یکسان کردند و هنوز هم امید دارند با تغییرات به وجود آمده نفسی تازه کنند و جهت باد را تشخیص دهند تا شاید از این فوتبال پر از فساد بیشتر بهره ببرند.
بودند فرهیختگان و متعهدانی از پیشکسوتان بازیگری و داوری و مربیگری تا خبرنگاران متعهد و سالم، هواداران و دلسوزان فوتبال که به شکلهای مختلف تلاش کردند و دل سوزاندند. دستشان درد نکند که در شرایط سخت فوتبال خراسان سکوت نکردند و بیتفاوت نبودند. من به سهم خودم از همه این عزیزان ممنونم و اگر بخواهم نام ببرم تعداد زیادی هستند که ممکن است پیشکسوت یا خبرنگار یا عزیزی از قلم بیفتد و مدیون شوم. شماها خیلی تلاش کردید و خیلی رنج کشیدید.
دمتان گرم. آنچه که بیشتر ما را رنج داد بیتفاوتان سودجو و ترسو بودند که یادشان رفته فوتبال خراسان چقدر برای آنها زحمت کشیده. حیف که خیلی از آنهایی که توقع داشتیم قدمی بردارند و به کمک رهایی فوتبال خراسان از دست غیر فوتبالیها بیایند، نیامدند. کار به جایی رسیده که سرمایههای مربیگری فوتبال ما که سالها بازی کردهاند و دوره دیدهاند و درس خواندهاند و تجربه کسب کردهاند، به جای اینکه هدایت تیمهای مختلف در سطوح مختلف کشور را در دست بگیرند، با هدایت تیمها در داخل استان با حداقلها باید روزگار را بگذرانند و بدون پشتوانه برای آینده درجا بزنند. کاش چنین نمیشد.
کاش شورای شهر مشهد در چند سال پیش چنین عضوی را درگیر کار دیگری میکرد، به فوتبال نمیفرستاد و به جایش یک جای شهر را آباد میکردند و فوتبال ما را نابود نمیکردند. در عین حال امیدوارم این تغییر و تحولات مدیریتی در کشور کار فوتبال ما را بهتر کند و از این که هست خرابتر نکند. هرچند دیگر خرابتر از این هم مگر ممکن است بشود! ولی اگر آدمهای غیرفوتبالی همچنان بمانند و گند بزنند شاید بدتر هم بشود! جا دارد از ورزش صدا و سیمای خراسان و از روزنامههای ورزش استان هم تشکر کنم که هم نقد کردند و هم راه را نشان دادند، و از همه پیشکسوتان داوری و همه پیشکسوتان فوتبال که هوشیار بودند و در کنار دیگر پیشکسوتان بیتفاوت نبودند، تشکر کنم.
اما متاسفانه بودند از شاگردان و بازیکنان عزیز گذشته ما، قدیمیهای فوتبال که مدد نرساندند، آنهایی که از فوتبال خراسان به نان و نوایی رسیدند و در شرایط سخت فوتبال خراسان یا سکوت کردند و یا زیرآبی زدند و دنبال منافع خودشان به شکلهای مختلف بودند. از آنها هم باید یاد کنم که خوب امتحان پس ندادند. هرچه بود امتحان خوبی بود برای همه ما که ببینیم در شرایط سخت با فوتبال خراسان چه رفتاری داریم. ممنونم از همه آنهایی که دل برای رشد فوتبال سوزاندند. دم همه شما گرم.
درنهایت باید بگویم فوتبال ما در خراسان رضوی فقط با همدلی و دلسوزی اهالی فوتبال درست میشود نه چیز دیگر. درود بر فوتبالیهای پاک خراسان، چه پیشکسوت، چه خبرنگار سالم و چه داور و مربی متعهد. یادتان باشد روزگاری برای بازی ابومسلم و پیام و منتخب خراسان در سعدآباد پیر هنگام مسابقات کشوری از چهارراه پل خاکی و میدان صاحب زمان و چهارراه میدان بار و از سر خیابان دانشسرا راهها بسته میشد و مردم با عشق راهی سکوهای سیمانی و دربهای ورودی کوچک سعدآباد میشدند و استادیوم با یک صدا منتخب خراسان را فریاد میزد؛ پیام را و ابومسلم را فریاد میزد.
یاد آن روزهای پاک فوتبال خراسان بهخیر که نه پرسپولیس و نه استقلال و نه حتی تیم ملی تماشاگرش در سعدآباد به اندازه تیمهای خراسان نبود. حالا چه داریم؟ استادیوم زیبای امام رضا، امام مهربانیها، استادیوم ثامن و سعدآباد پیر (تختی) و خاطرات خوب گذشته و سکوهای خالی و روزهای رنجآور امروز. آهای چسبیدههای فوتبال خراسان رضوی، حیا کنید! حیا کنید! و رها کنید! رها کنید! شماها بدهای تاریخ فوتبال خراسان باقی خواهید ماند. نامتان رنج و عذاب فوتبال خراسان را تداعی خواهد کرد. بروید پی کارتان.
دیدگاهتان را بنویسید