ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری ، به پایان رسید. در میان افرادی که برای حضور در این جایگاه مهم در کشور اعلام آمادگی کرده اند، اسامی افراد شناخته شده زیادی نیز به چشم می خورد؛ افرادی که خودشان روزگاری یا رئیس جمهوری ایران بوده اند یا رئیس قوه مقننه یا وزیر یا نماینده مجلس. کسانی که خودشان زمانی در جایگاه تصمیم گیری و تصمیم سازی قرار گرفته بودند و نیازهای ایرانیان را به خوبی می شناسند؛ ولی همچنان شعارهایی سر می دهند که برگرفته از مطالبات مردم نیست. مطالبات اجتماعی که اکثرا به آنها بی توجهی شده و گویی جایی در کلام سیاستمداران ندارد. از جمله این موارد می توان به چالش های مربوط به آموزش و پرورش ، آموزش عالی ، محیط زیست ، انرژی و… اشاره کرد که در میان شعارهای قدیمی و بدون کارکرد این سیاستمداران گم می شود!
در این خصوص، با مرتضی کیارسی، پژوهشگر اجتماعی به گفت و گو نشستیم تا ببینیم، جامعه ایرانی، در چنین شرایطی، به چه افرادی می تواند اعتماد کند، در حالی که نیازهایشان در کلام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اش، جایی ندارد.
اصلا زیبنده نیست که هر فردی خودش را در حد رئیس جمهور بداند
او در گفت و گو با رکنا گفت: جامعه ایران با اتفاقی که برای رئیس جمهوری فقید، شهید سید ابراهیم رئیسی رخ داد، غافلگیر شد؛ رجال سیاسی نیز از این موضوع مستثنی نبودند. تعداد افرادی که برای قرار گرفتن در جایگاه ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرده اند، قابل ملاحظه است. با بررسی این موضوع از زوایای مختلف می توانیم آن را تحلیل کنیم. قبلا در سال 1396 شاهد این بودیم که حجم قابل توجهی از افراد، برای انتخابات ریاست جمهوری به خودشان اجازه دادند که ثبت نام کنند که اصلا زیبنده نیست هر فردی خودش را در حدی ببیند که می تواند زمام امور ملت ایران را در دست بگیرد. حال چطور افرادی که در دوره های گذشته، می دانستند که قرار است انتخابات در چه سالی برگزار شود، برنامه ای نداشته اند، انتظار داشت که در این شرایط استثنایی که انتخابات یک سال زودتر برگزار شده است، برنامه ای برای ارائه داشته باشند؟
نامزدهای انتخاباتی فقط دنبال پنالتی گرفتن از هم دیگر بودند
کیارسی در ادامه تاکید کرد: ممکن است این موضوع به ذهن برسد که فردی که خود را در قواره جایگاه ریاست جمهوری یک کشور می بیند، باید راهبردهای متعددی برای موضوعات مختلف در دست داشته باشد؛ ولی این نوع تفکر برای جامعه سیاسی ایران ایده آل گرایانه است. اگر به سالها قبل و به زمان مناظره هایی که برگزار می شد؛ نگاه کنیم، می بینیم در نامزدها، فقط دنبال پنالتی گرفتن از هم دیگر بودند و مباحث کارشناسی هیچ وقت مطرح نمی شد؛ مثلا ندیدیم که یک نامزد ریاست جمهوری بیاید بگوید در خصوص آموزش و پرورش چه دیدگاه و برنامه ای دارد.
کاندیداها جز مطالب کلیشه ای، حرف قانع کننده ای برای افکار عمومی نخواهند داشت
این پژوهشگر اجتماعی همچنین افزود: اگر از همین افرادی که در قوه مقننه بودند و چند روز پیش صندلی هایشان را تحویل دادند یا افرادی که فعلا در قوه مجریه هستند، بخواهید چشم انداز و راهبرد مشخصی را در خصوص موضوعات و چالش های مطرح کشور از جمله آموزش و پرورش، انرژی، محیط زیست و… ارائه دهند، به جز مطالب کلیشه ای چیزی در دست نخواهند داشت و حرف قانع کننده ای برای افکار عمومی نخواهند زد. این موضوعات، مسائل حساس و حیاتی هر کشوری است که ما اساسا برای آنها اتاق فکری نداریم؛ مثلا مرکز پژوهش های مجلس وجود دارد؛ ولی خروجی آن مغفول می ماند و قربانی مناسبات و ملاحظات سیاسی می شود.
در سند چشم انداز 1404 نه تنها پیشرفت نداشتیم که پسرفت هم داشتیم
وی گفت: از سویی دیگر، ممکن است فردی در برخی از مسائل، ایده های خوبی داشته باشد؛ ولی به دلیل پیچیدگی های ساختار اجرایی، امکان پیاده سازی برخی از آن برنامه ها را نداشته باشد. در اینجا اتفاقی که می افتد این است که مسئولان به روزمرگی می رسند و با یک روزمرگی کشور را اداره می کنند. وقتی موضوعاتی همچون توسعه، چشم انداز و تعالی در عرصه اداره یک کشور حذف می شوند؛ شرایط اینگونه پیش می رود. برای مثال سالها پیش سند چشم انداز 1404 کشور تعیین شد که نه تنها به اهداف آن نرسیدیم؛ بلکه پسرفت هم داشتیم که ناشی از کوتاهی مسئولان در دوره های مختلف بوده است. وقتی امثال این سندها را از روی میز بردارید و در کشوی میز بگذارید، به مرگ تالاب ها، افول آموزش و پرورش، تشدید مشکلات خانوادگی و… می رسیم.
باید رویکردهای بنیادی را متحول کرد
این پژوهشگر اجتماعی در ادامه افزود: الان موضوع این نیست که چه کسی به پاستور می رود؛ چراکه طی این سالها، افراد متعددی با گرایش های سیاسی مختلف در این مسند حاضر شدند؛ در مجلس هم شرایط همینطور بوده است. همیشه تنوعی از فکرها و اندیشه ها در این مسندها حضور داشته بودند؛ ولی مطالبات اصلی همچنان پابرجاست؛ لذا باید رویکردهای بنیادی را متحول کرد که اعتقاد دارم این تحول باید با نظر شخص مقام معظم رهبری اتفاق بیفتد.
مردم باهوش هستند و می دانند چه حرفی قابلیت اجرایی دارد
مرتضی کیارسی در پایان گفت: مردم باهوش هستند و نسبت به اتفاقات دور و بر خود آگاهی زیادی دارند. مردم می دانند چه حرفی قابلیت اجرایی دارد و چه حرفی نه. جامعه ایران را نمی توان با 10 سال پیش خودش مقایسه کرد؛ لذا صحبت های کلیشه ای که برخی از نامزدهای انتخابات پای تریبون بر زبان می آورند، نزد مردم جایگاهی نخواهد داشت.
منبع رکنا
دیدگاهتان را بنویسید