نخست نیوز، غلامرضا بنی اسدی_به گواه زیارت اربعین، همهکسانی که در لشکر یزید بودند، مورد لعنت اولیای خدایند. حتی افرادی که هیچ کاری نکردند. نفس حضور در لشکر باطل حتی بهاندازه سیاهیلشکر، مصداق باطلی است که شایسته لعن است. آنان اگرچه تیغ و تیر نینداختند اما حضورشان به تیغهای آخته قوت میداد و دل اهل حرم را خالی میکرد. نمیخواهم از کربلا بنویسم. این وامی است که از” همجایی جغرافیایی” گرفتم تا بگویم همسایگی هم چاره کار نیست اگر “همباوری” و همراهی” نداشته باشد. این را جاودان یاد، ابوسعید ابوالخیر، چنان گفته است که در کلام ما ضربالمثل شده است؛
گر در یمنی چو با منی پیش منی / گر پیش منی چو بی منی در یمنی
ما هم نسبت خود را با امام رضا باید روشن کنیم. آیا در زندگی مشابهتی با مکتب رضوی داریم که “پیشِ آن حضرت” باشیم؟ نکند به رفتار چنان باشیم که میان خانه دیواربهدیوار با حرم، بهواقع دورتر از یمن جایگاه ما باشد. میترسم از این متر و معیار واقعی که هست. میترسم که جسم در مشهد باشد اما جان را جانانی باطل کردار با خود برده باشد. میترسم بهاندازه یک سنگ هم از مجاورت خورشید بهره نگیریم. بهاندازه همه ترسهایم دعا میکنم چنین نباشد. همهمان هم باید تلاش کنیم نسبت ما با امام مان چنان تحریر شود که ابوسعید روایت میکند؛
من با تو چنانم ای نگار یمنی / خود در غلطم که من توام یا تو منی
اینگونه بودن معنای حقیقی مشهدی بودن است. اینکه در عمل به حقیقت ولایت رضوی مومن باشیم. دهه کرامت پیش رو فرصت مناسبی است تا با متناسبسازی رفتار خویش، در انوار حضرت شمس الشموس(ع) چنان بشوییم که به طهارت تمام برسیم. جوری که بشود خود را با نسبت روشن به حضرت انیس النفوس(ع) معرفی کنیم…..
دیدگاهتان را بنویسید