نخست نیوز : خیلی بالاتر از این؛ ولایت حسین برای این است که خودما هرکدام به “معروف” تبدیل شویم و ساحت معرفتی را گسترهای روزافزون بخشیم. برای این است که ما را به شناخت خودمان برساند. به این معرفت عظما که رسیدیم درخواهیم یافت چنانکه استاد حائری صفائی(ره) در صفحه 253 کتاب وارثان عاشورا مینویسد؛” عاشورا تنها یک روز نیست، بلکه تمامى تاریخ است. همانطور که کربلا تنها یک قطعه خاک نیست. کربلا جغرافیاى نامحدودِ این تاریخ گسترده است. ” در این جغرافیا و تاریخ است که انسان به این فهم بالغ میشود که باید در ولایت حقه حسینی کمال یافت و به نسبت فرزندی به امام رسید تا در شمار وارثان عاشورا قرار گرفت. این وراثت است که به زندگی، جهت میدهد. این نسبت است که متناسبسازی زندگی انسان میانجامد و چنانکه استاد میگوید،” وارثان عاشورا به انتظار و تقیّه و قیام میرسند و با تقویت خویش و تضعیف دشمن و باتربیت نیروها و جاسازى و جایگزینى آنها، مبارزهاى مستمر را دنبال میکنند. ” به هر قدم نیز بزرگتر میشوند و به شان بایسته انسانی میرسند. ولایت حسین(ع) همه زیباییها را به دنبال دارد. انسان را نهفقط بهشتی که بهشت ساز و نورانیت آفرین میکند. تاکید بر ولایت هم برای فعال کردن این ظرفیت بیبدیل انسان است لذا باید به گفته آیتالله صفائی حائری(ره) به این مسئله راهبردی توجه داشت که؛” اگر من به ولایت حسین نرسیدم، اگر ابوّت اولیاء را نخواستم، اگر فرزند دنیا و یا بدتر بنده دنیا شدم و دین در وجود من شکل نگرفت و تنها بر زبانم نشست؛ آیا با حسیـن قرابتى دارم؟ آیا از عاشورا ارثى میبرم و سهمى مىگیرم؟” معلوم است که جواب منفی است. برای اینکه در شمار وارثان عاشورا باشیم باید نسبت خود را با سیدالشهدا(ع) در حوزه عمل تعریف کنیم. نسبتی که میشود اکتساب کرد. با کسب شان “بنوت” است که میشود در ولایت به مقامی رسید که در فهرست “وراثت” صاحب حق شد. راه جاودانگی و رسیدن به ابدیت زیبا اینجاست. در کربلا. راه را گم نکنیم.
دیدگاهتان را بنویسید