نخست نیوز : این امر خصوصاً در بخش دولتی که ثبات مدیریتی پایین است و در سادهترین حالت با برگزاری انتخابات جدید جایگاهها بین افراد دستبهدست میشود اهمیت بیشتری دارد. سالهای سال است کشور ما به دلیل نگاه سلیقهای (و حزبی) در عرصه مدیریت آسیبهای زیادی را متحمل شده و هزینههای فراوانی بر مردم و کشور وارد گردیده است. برنامهریزی و سیاستگذاری بسیار مهم است بر همین اساس باوجود تلاشهای گستردهای که برای بهبود و توسعهسازمانی در کشور صورت میگیرد کماکان در این زمینه دچار کاستیهای جدی هستیم. نشان به آن نشان که کمتر برنامههای بلندمدت و یا اسناد چشمانداز و راهبردی دوره عمر خود را بهصورت کامل سپری مینمایند یا به آنچه در بیانیه رسالت آنها آمده است نائل میگردند. روی دیگر این مساله هم سلیقه گرایی در سازمانها و در معرض مخاطره قرار گرفتن شفافیت و سلامت اداری است. اگر فعالیتها و فرآیندهای سازمانی در کانال سیستمهای کارا، بهروز و هوشمند جاری و ساری گردند دیگر مجالی برای شخصی گرایی و نگاههای سطحی و سلیقهای باقی نخواهد ماند. بدین ترتیب در پایان هر دوره مدیریتی اطلاعات بهصورت رسمی و در بستر تعریفشده به مدیران جدید منتقل میگردد و سایر ارکان و عناصر بهصورت نهادی به انجام تکالیف و وظایف خود خواهند پرداخت و مجموعه سازمان دچار کمترین چالش، هزینه و بحران خواهد شد. امروزه بسیاری از مسایل و مشکلات جوامع بشری و سیستمهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از جزنگری، سلیقه گرایی، فردگرایی و عدم جامعنگری است. اداره سازمانها با مدل ذهنی سیستمی یا بر مدار سیستمهای هوشمند، کارا و به روز بر این اصل و اساس بنا گردیده است که در ژرفای همه مسایل، یک سری اصل، قاعده و ضابطه وجود دارد که بهصورت افقی تمام نظامهای علمی و مدیریتی را تحت تأثیر قرار میدهد و رفتار عمومی سیستمها را کنترل مینماید. یعنی میتوان به مجموعهای از اصل، قاعده و ضابطه اولیه دستیافت که تعریفکننده رفتار عمومی سیستمها صرفنظر از نوع آنهاست. این بدان معنا نیست که یک تئوری عمومی بتواند جایگزین تئوریهای خاص نظامهای علمی و مدیریتی مختلف گردد، بلکه فقط سعی دارد بهصورت یک چارچوب، جهت دهنده و هدایتکننده عمل نماید. تلاش در جهت کلگرایی و جامعنگری، زیربنای ادعایی است که شیوه اداره سازمان برمدار سیستم در مواجهه با مسایل و چالشها را برای خود قائل است. زمانی که سازمان بر مبنای افراد اداره میشوند فرایندهای هوشمند سازی و توسعه نهادی بر مبنای فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز با کندی بیشتری صورت میپذیرد و این امر سبب میگردد هزینهها افزایشیافته، فساد اداری گسترش یابد و سیستم در مرور زمان با توجه به تغییرات محیطی دچار رکود یا عدم کارایی گردد. وقتی سازمان برمدار سیستم اداره نشود آرامآرام سلیقه جای برنامه را میگیرد و دیگر عقل سلیم و حکیم سازمان را اداره نمیکند بلکه افراد باقابلیتهای متفاوت و رویکردهای بعضاً متناقض همهکاره میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید