نخست نیوز : بهمرور و با مواجهه شدن با بسیاری از مشکلات و معضلات متوجه شدم که این جمله مصداق واقعی جامعه ماست.
متاسفانه برخی از مدیران باسابقه بسیار کم و حتی بدون سابقه و تجربه مدیریتی بکار گمارده میشوند آنهم در سازمان و ادارهای که اصلا هیچ شناختی از آن ندارند.
در این حال به کارها و فعالیتهایی میپردازند که هیچ سنخیتی با شرح وظایف آنها ندارد.
مسوولی که وظیفه او رسیدگی به مشکلات شهری است و باید به امور نوسازی و بازسازی معابر شهری بپردازد میبینیم که اقدام به چاپ کتابهای نابینایان کرده است!
مسوولی که حوزه کاری او قشر کارگری است میبینیم که به امور کارمندی پرداخته و خلاصه اینکه گویی قرار نیست به کار تخصصی خود مشغول شوند.
نتیجه این معضل باعث میشود که مردم با سرگردانی در ادارات و بیاعتمادی در جامعه روبهرو شوند بهگونهای که ضمن اتلاف وقت همواره به اعتراضات نیز دامن بزنند.
بهراستی چرا فردی که مدرک تحصیلی او ، محل کار قبلیاش ، تجربه و مهارت و سابقه مدیریتش با شغل جدید او هیچ مطابقت ندارد بهعنوان مدیر انتخابشده و بهشدت هم حمایت میشود.
چرا شایستگی و تجربه مدیریتی ملاک قرار نمیگیرد؟
در این حال با ادارات و سازمانهایی هم مواجهه هستیم که برای انتخاب مدیران خود ، ملاکهای خاصی دارند و انصافا دقیق و حسابشده و با در نظر گرفتن شایستگی ، یک مدیر را انتخاب میکنند.
نمونه آن در صنعت برق که مدیران آن حتی مدیران شرکتهای زیرمجموعهاش همیشه از بدنه همین صنعت و از میان افراد باتجربه انتخاب میشوند.
بههرحال تا زمانی که انتصاب و انتخاب بر اساس رفاقت و رابطه باشد نباید انتظار بیشتری از عملکردها و فعالیتهای این دسته از مدیران داشت!!
دیدگاهتان را بنویسید