نخست نیوز: بزرگی که منافقین برای کوچک کردن ایران او را هدف قراردادند و در انفجار حزب جمهوری اسلامی او را در کنار 72 نفر دیگر از کارگزاران نظام به شهادت رساندند. بهشتی یک جوانمردِ تمام بود. نهفقط در حق دوستان که دشمنان را هم بامروت قضاوت میکرد. در چهرهای چون رجوی هم توانمندیهایش را میدید که در پشت التقاط اش مخفی مانده بود. درباره بنیصدر هم همواره نگاهی مومنانه داشت. اگر ضعفی را نقد میکرد، نقطه قوتش را هم میدید. از کوچک دیدن مردم ابا داشت حتی کسانی که بزرگی او را تاب نمیآوردند و سنگ در برج و باروی شخصیتیاش میزدند. او معلم مدارا و صبوری بود. نه در سخن که در عمل. این باور او بود که رفتار باید واقعنمایی کند نه اینکه فقط زبان واقعیتها را بگوید. میگفت: «باید با صراحت عرض کنم که یکی از آفتهای حیات اجتماعی ما، رواج دعوت زبانی و قلمی و کساد دعوت عملی است.» و حال نگاه کنیم که وضعیت امروز ما چگونه است. آیا حیات اجتماعی ما میتواند در ازدحام دعوتهای زبانی و عملهای مخالف آن، نفس بکشد؟ آیا کسانی که مدعی هستند، عملشان هم با ادعایشان خویشاوندی دارد؟ متاسفانه، ظاهرمان شده است یکچیز و چون پرده فرومیافتد، میبینیم که حکایت، 180درجه فرق میکند به آنچه مینمودند. شهید جوانمرد، بهشتی، میفرمود: «اسلام به ما آموخته است که به دشمنان دروغ نگوییم، تهمت و افترا نزنیم و فحش ندهیم.» اما برخیها، فحش دادن به غیر هماندیش را عین صواب میشمارند و برخی برای خویش «حجت مباهته» قائل میشوند و هیچ حدومرزی هم فراروی خود نمیبینند. هرچه به زبانشان آید میگویند و به قلم آنقدر رطب و یابس مینویسند که جوهرش تمام شود. در منطق بهشتی اما هر سخن که هر کلمه، که هر حرف، باید در جای خود ادا میشد. نا بهجا گویی را تاب نمیآورد حتی اگر در برای دشمنش باشد. امروز بهرسم بهشتی محتاجیم. اسم او را هم باید چون الفبای رسمش عزیز بداریم.
دیدگاهتان را بنویسید