×
×
جدیدترین‌‌ها

حوالی استادیوم
جواهری به نام وحید امیری

  • کد نوشته: 26667
  • آذر 11, 1400
  • علیرضا مجمع- نخست نیوز  هفته قبل برنامه فوتبال برتر محمد حسین میثاقی آیتمی پخش کرد که نه به لحاظ حرفه‌ای آیتم خوبی بود، نه به لحاظ اخلاقی جوانمردانه. تصویر چند پسربچه که در بازی استقلال و نساجی روی سکوهای استادیوم دارند سیگار می‌کشند. این تصوی چرک علاوه بر اینکه جای هیچ دفاعی ندارد اگر هر […]

    جواهری به نام وحید امیری

    علیرضا مجمع- نخست نیوز 

    هفته قبل برنامه فوتبال برتر محمد حسین میثاقی آیتمی پخش کرد که نه به لحاظ حرفه‌ای آیتم خوبی بود، نه به لحاظ اخلاقی جوانمردانه. تصویر چند پسربچه که در بازی استقلال و نساجی روی سکوهای استادیوم دارند سیگار می‌کشند. این تصوی چرک علاوه بر اینکه جای هیچ دفاعی ندارد اگر هر جای دیگری غیر از ایران بود این بچه ها می‌توانستند با شکایت از این سازمان عریض و طویل خسارت هنگفتی از این ها بگیرند. جالب‌تر این است که همکار میثاقی، راوی حماسه ملبورن آقا جواد خیابانی هم از این حرکت رفیقش دفاع کرده است و آن را یک حرکت حرفه‌ای قلمداد کرده است. اینکه هر آدمی نگاه خود را دارد و می‌تواند هر جور دوست دارد فکر کند به جای خود، اما اینکه از یک حرکت غیر حرفه‌ای دفاع کند تنها آبروی خودش را نشانه می‌رود و بس.

    ***

    پرسپولیس بالاخره از تیم 1400 خود رونمایی کرد. اما نزدیک بود این بار نقره‌داغ داوری شود که یک گل سالم و یک پنالتی مسلم را برایش نگرفت. حالا که وی ای آر به ایران نمی‌آید برای صحنه به این واضحی نمی‌شود از تلویزیون فشل خودمان کمک گرفت؟ کافی بود داور حرکت آهسته گل را ده ثانیه بعد می‌دید، خب گل می‌گرفت. در این وانفسای فاجعه داوری همین کمک هم برای تیم‌ها قابل توجه است.

    ***

    وحید امیری جواهر است. شک نکنید. مشترک هر دوی آن ها ایمان به وحید امیری بود؛ همان نقطه‌ای که کالدرون و اسکوچیچ و بقیه مربیان وحید هم روی آن ایستادند و خیرش را دیدند. قدمتش در تیم ملی کم‌کم به بستن بازوبند کاپیتانی رسیده، اما هنوز صدای بلندش را کسی نشنیده، هنوز دو خط مصاحبه ناجور و یک سر سوزن غرور و خودخواهی در او دیده نشده است. در عصر پراضطراب صیدا، وحید وقتی از زندان دفاع چپ آزاد شد حریف چرک تیم ملی را به آتش کشید. با این حال محال است اگر همین سه‌شنبه باز به او بگویند باید دفاع چپ باشی، چیزی جز «چشم» بگوید. او الماس ده قیراط این فوتبال است؛ مردی از تبار شرف، از نوادری که در جایگاه درست خودش ایستاده. فوتبال که هیچ، از سیاست تا فرهنگ و از اقتصاد تا مدیریت، چقدر نسل چنین آدم‌هایی در سرزمین ما کمیاب شده. ما را عادت داده‌اند به نماینده مجلسی که چرت بزند و پول بگیرد، به سخنرانی که ماله بکشد و پست بگیرد، به پدرزن و دامادهای نشسته بر کیک قدرت. حق بدهید با دیدن یک ستاره حلال‌خور به شعف بیاییم. برقرار باشند «وحید امیری»‌های این خاک. آخرین برگ وحید حرفی بود که در برنامه تلویزیون زد. گفت هنوز خود را بابت رفتن از پرسپولیس نبخشیده‌ام. تماشاگران به من لطف دارند اما من هنوز خودم را بدهکار می دانم. این حرف را بگذارید کنار حرف بازیکنان دیگر که ارث پدرشان را از تیم‌هایی که در آن بازی کرده‌اند می‌خواهند. وحید امیری یک تنه نشان داد می‌شود مرد بود و مردانه بازی کرد و از همه خود مایه گذاشت و تن به هر پیشنهادی هم نداد. ایستاد و جنگید و حق خود را گرفت.

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *