برخیها از مفاهیمِ صاحب احترام برای خود حریم میسازند تاکسی به پرسشی- حتی- خیالشان را برنیاشوبد. از عناوین مقدس برای خود “زره” میسازند تاکسی “زَهره” نکند به لکه نشسته بر دامنشان منتقدانه نگاه کند و دوستانه به یادشان آورد که گردی چنین عارضِ جامهشان شده است. همین چند روز پیش بود که بنده خدایی میگفت: ما را به ارزشی بودن و ولایی بودن میشناسند و این برای ما بسی افتخار است. این را هم از موضع بالا به پایین تاکید کرد که “شما را چنین نمیشناسند!”. گفتم مبارک است این، اما مراقب باشید برای ارزشها و ولایت، ارزشافزوده ایجاد کنید. به این حدیث نورانی حضرتِ امام جعفر صادق(ع)،هم استناد کردم که؛ “کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ کُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبِیحِ الْقَوْلِ؛ زینت ما باشید و زشتى ما نباشید با مردم خوش زبانى کنید و زبان خود نگهدارید و از زیادهگوئى و بدگوئى بازش دارید.” پس کسی که خود را چنان میخواند باید نیکو خصال و نیکو رفتار و خیراندیش هم باشد. انقلابی، قولش لین، زبانش نرم، وعدهاش صادق، دستانش گرهگشا، نگاهش سخاوتمند است. خود را سپر ارزشها میکند اما از آن سپر نمیسازد برای خودش. نردبان نمیسازد برای بالارفتن. گفتم ارزشی باید به فلسفه ایجاد جایگاهش توجه داشته باشد. برایش تعریف کردم، رفتاری را که بچههای جبهه داشتند. آنان به گاه ضرورت حاضر بودند روی سیمخاردار بیفتند و دیگران از رویشان بگذرند اما هرگز بر خود نمیپسندیدند دیگران را پله ترقی کنند.
دیدگاهتان را بنویسید