×
×
جدیدترین‌‌ها

 ساجده صحرانورد
نقدآشغالدونی اثر غلامحسین ساعدی

  • کد نوشته: 20287
  • مهر 1, 1400
  • نخست نیوز – وقتی صحبت از بیمارستان می شود معمولا در ذهنمان محیطی عاری از آلودگی را تصور می کنیم که زمین از تمیزی برق می زند و پرستار ها با دستکش ها ضدعفونی شده از بیماران مراقبت می کنند و بیماران روی تخت های تمیز دراز کشیده اند و هیچ خطری آن ها را […]

    نقدآشغالدونی اثر غلامحسین ساعدی

    نخست نیوز – وقتی صحبت از بیمارستان می شود معمولا در ذهنمان محیطی عاری از آلودگی را تصور می کنیم که زمین از تمیزی برق می زند و پرستار ها با دستکش ها ضدعفونی شده از بیماران مراقبت می کنند و بیماران روی تخت های تمیز دراز کشیده اند و هیچ خطری آن ها را تهدید نمی‌کند. اما بیمارستانی که غلامحسین ساعدی آن را به تصویر کشیده یک بیمارستان نیست بلکه آشغالدونی است.

    غلامحسین متولد سال 1314 در تبریز است. او تحصیلات خود را در رشته‌ پزشکیِ دانشگاه تبریز آغاز کرد، اولین داستان‌ها و نمایش‌نامه‌هایش را با نام مستعار گوهـر مـراد نوشت. در همین زمان مجموعه‌ داستان «شب‌نشینی باشکوه» را در تبریز منتشر کرد و نمایش‌نامه‌ی «کلاته گل» را نیز به‌صورت مخفی در تهران به چاپ  رساند. گویی ساعدی حین تهیه‌ تک‌نگاری «شهرک‌های نوبنیاد» توسط ساواک دستگیر و به زندان اوین منتقل شد و یک سال در سلول انفرادی شکنجه شد. شاملو اینگونه نقل کرده آن ساعدی که پس از یک سال، زندان شاه را ترک کرد «جنازه‌ی نیمه‌جانی بود» و دیگر مطلقا زندگی نکرد. مجبور شد یک سالی مخفیانه در اتاقی زیرشیروانی در یک خیاط‍‌خانه‌ زنانه سپری کند. خیاط‌خانه جای متروکی بود و ساعدی هم مجبور بود در تاریکی مطلق نشست و برخاست کند تا مبادا کسی متوجه حضور او بشود. ساعدی در کتاب آشغالدونی اشاره ای هم به ساواک دارد.

    پسر جوانی به همراه پدرش صبح تا شب در خیابان های شهر پرسه میزنند و گدایی می کنند. با گروهی آشنا می شوند که خون فقرا را می گیرند و در عوض به آن ها پول می دهند وسپس آن خون را می‌فروشند. پسر هم در ابتدای داستان از خون خودش می‌گذرد و آن را می‌فروشد اما پدر مریض احوال است و نمی‌تواند خون بدهد. رییس این جریانات هم آن ها را به بیمارستان می‌فرستد. جایی که قرار است برای بهبودی تلاش کند اما جایی است پر از روابط کثیف. بیمارستان در اصل نشانگر جامعه زمان پهلوی است و کاملا اتفاقات حاکم بر جامعه را بیان می کند و تمام اتفاق‌های ریز و درشت جامعه، در یک مکان واحد به نام بیمارستان دیده می‌شود.

    او کم کم متوجه میشود راه های پول درآوردن کم نیست و باید از هر چیزی استفاده کند تا برای خود کسب درامد کند. از فروش غذای مانده ی بیمارستان گرفته تا دید زدن و آمار دادن به پرستارها، آدم فروشی و دلالی خون. در انتهای تحلیل کتاب آشغالدونی باید گفت پسری که مجبور بود  برای گرسنه نماندن از خونش بگذرد حالا خود تبدیل به زالو شده و خون مردم را میفروشد.او دیگر  ، فقط یک پسر فقیر و ساده و نیست بلکه به یک آدم فروش تبدیل شده است که برای پول، حتی پزشکان مبارز را به ساواک می‌فروشد. در واقع پسرکی که در ابتدا از خون ِ خودش می‌گذرد، در آخر از جان آدم‌ها می‌گذرد.

     

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *