×
×
جدیدترین‌‌ها

مرگ اندیشی تجربه‌گرا و خردمندانه

  • کد نوشته: 140390
  • ۱۷ آبان ۱۴۰۴
  • در آموزه‌های دینی، خرد و عقل، اگرچه موهبتی الهی‌اند، باید در خدمت ایمان و اخلاق و رستگاری انسان قرار گیرند. جهان گذرگاه است نه قرارگاه؛ و مسیر بهشت و جهنم از همین دنیا آغاز می‌شود.
    مرگ اندیشی تجربه‌گرا و خردمندانه

    به گزارش نخست نیوز،

    امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبۀ ۱۷۳ نهج‌البلاغه می‌فرماید:

    «بدانید این جهان که شما آرزوی آن را دارید و بدان روی می‌آرید و شما را به خشم می‌آرد و خشنود می‌دارد، نه خانۀ شماست و نه جایگاهی که برای آن آفریده شده‌اید و بدان فراخوانده شده‌اید.»

    در همین معنا، فردوسی با بهره‌گیری از گفت‌وگوی زال با دانایان دربار منوچهر، حقیقت این جهان فانی را چنین می‌سراید:

    دگر شارستان بر سر کوهسار
    سرای درنگ است و جای شمار
    همین خارستان چون سرای سپنج
    که هم ناز و گنج است و هم درد و رنج
    همه رنج ما مانده با خارستان
    گذر کرد باید سوی شارستان

    در خطبۀ ۴۲ نیز امام علی(ع) میان «روز کار» و «روز شمار» تمایز می‌نهد و می‌فرماید:
    «همانا امروز، روزِ کار است و روزِ شمار نیست، و فردا روزِ شمار است و کسی را مجالِ کار نخواهد بود.»
    این سخن همان حقیقتی است که فردوسی چنین بیانش می‌کند:

    نخستینت فکرت، پسینت شمار
    تو مر خویشتن را به بازی مدار

    در نگاه فردوسی، مرگ یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال روشنگرترین جلوه‌های هستی است. مرگ‌اندیشی او هم تجربه‌گراست و هم اندیشورانه؛ گویی خود ناظر مرگِ از نخستین انسان و شهریار تا زمانۀ خود بوده است و از فرجام کار آگاه. از این‌رو سخنش از مرگ، نه تنها شاعرانه، که حکیمانه و خداباور است:

    چنین است رسمِ سرای سپنج
    یکی روتن آسان و دیگر به رنج
    بر این و بر آن روز هم بگذرد
    خردمند مردم چرا غم خورد؟
    چه پرهیزی از تیزچنگ اژدها
    که گر ز آهنی، زو نیابی رها
    همه کارهای جهان را در است
    مگر مرگ را کان دَرِ دیگر است

    در خطبۀ ۱۹۰ نهج‌البلاغه آمده است: «شما در گروِ آنید که از پیش خریده‌اند و پاداش آن را خواهید گرفت.»
    و فردوسی نیز می‌گوید:

    چو در گور تنگ استوارت کنند
    همه نیک و بد در کنارت کنند

    سخنی از پیشوایان دین است که مردم خوابیدگانند و چون بمیرند از خواب برخیزند، الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا در همین معنی است که حکیم فردوسی می‌گوید:

    و دیگر که گیتی فسانه‌ست و باد
    چو خوابی که بیننده دارد به یاد
    چو بیدار گردد ببیند به چشم
    اگر نیکویی دید اگر درد و خشم

    در نهایت، همان‌گونه که در آموزه‌های دین فروغ توحید، عدالت و عقلانیت است، شاهنامۀ فردوسی نیز آینۀ دادگری، خردورزی و ایمان به حقیقت است.
    شاهنامه، کتابی برای شناخت خود، شناخت جهان، و شناخت راهی است که انسان را از خارستان رنج به شارستانِ آرامش می‌رساند.

    ✍️ محمدجعفر محمدزاده
    چکیده و تأملی بر سی‌وچهارمین شب شاهنامه‌

    سایر اخبار

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *