به گزارش نخست نیوز ، غلامرضا بنی اسدی
این کلامِ ماندگار اوست که به من خدمتگزار بگویید بهتر است که رهبر بگویید. این اوج نگاه پر کرامت امام روحالله بود به آحاد جامعه که در شکوه ملت ایران متبلور مییافت.
امام مردم را، همه مردم را ولینعمت میدانست و واجب الاحترام؛ از همان جنسی که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: “الناس صنفان، إمّا أخ لک فی الدین أو نظیر لک فی الخلق.” مردم به ویژه مستضعفان، در نگاه امام، شریفترین تجلی اراده الهی بودند. قیامِ شان تحققِ عینی بود برای آیه شریفه و شرافت بخشِ “وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّهً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ؛ ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! همین بود که مردم را در نظام اندیشهای امام به شانی میرساند که بایسته مردم ایران بود. این سکه گرانقیمت البته روی دیگری هم داشت؛ مردم هم به امام اعتماد داشتند، نه از سر احساس، که از عمق ایمان. چون صداقت را در کلامش دیدند، بیریایی را در زیستنش حس و عزم الهی را در گامهایش باور کردند. همین باور متقابل بود که انرژی متراکم یک ملت را چنان آزاد کرد که عظمت و استقلال خود را بازیافتند و از آن دفاع کردند. در نگاه ملت نیز امام، نه با زره قدرت، که با عبایِ رحمت و اعتماد به میان مردم آمد. نه از فراز برج عاج، که از دل کوچههای خاکی. مردم هم بهرسم دل، به او دل دادند؛ چون دیده بودند که او دل درگرو خدا دارد. این- نیز- همان نقطه وصل است. نقطهای که امت و امام را به هم گره زد. رابطهای فراتر از سیاست؛ پیوندی که از جنس ولایت بود. نه حاکمیت به معنای مصطلح جهانی. امام به مردم باور داشت و مردم، به امام اعتماد. این سرمایهای است که انقلاب را نگه داشت، جنگ را اداره کرد، سازندگی را ممکن ساخت و امروز نیز، میتواند هزاران بنبستها را بشکند و راه بهسوی قله موفقیت را هموار کند.
دیدگاهتان را بنویسید